۱۳۸۸ آبان ۱۹, سه‌شنبه

فيلم «پدرخوانده» چگونه خلق شد‌؟

«پدرخوانده»

سخه تكميل شده‌ شاهكار ماندگار فرانسيس فورد كاپولا در اين ماه در اكثر كشورهاي جهان به اكران مجدد در آمد.

37سال پس از اكران پدرخوانده هنوز اين سؤال مطرح است كه چه فرمولي سبب ساخت يكي از موفق‌ترين فيلم‌هاي تاريخ سينما شد؟ نظر منتقدان در اين زمينه متفاوت است ولي يك چيز محرز به‌نظر مي‌رسد و آن تعادلي غريب بين سينماي سرگرم‌كننده و ايده‌هاي بديع هنري است؛ هر چند كه براي رسيدن به اين ميزان از موفقيت فرانسيس فورد كاپولا و عواملش روزهاي سختي را پشت سر گذاشتند و اصولا رسيدن به قله افتخار و موفقيت هرگز در ذهن او جايي نداشت. [نجات پدرخوانده]

فيلم با 6 ميليون دلار هزينه ساخته شد اما در اكران عمومي‌اش در سال‌1972 طي 18‌هفته بيش از 101‌ميليون دلار فروش كرد و نامزد دريافت 11‌جايزه اسكار شد و 3جايزه را به دست آورد. ال رودي تهيه‌كننده فيلم در يادآوري خاطرات آن روزها مي‌گويد: پدرخوانده پردردسرترين فيلمي بود كه مي‌توانم به خاطر بياورم و هيچ‌كس حتي از يك روز حضور در سر صحنه آن لذت نبرد.كاپولا هم با اين موضوع موافق است و مي‌گويد: تنش‌ها بدون توقف ادامه داشت و من هر روز منتظر اخراج بودم. [پاييز پدرخوانده]

البته شايد اين تنش‌ها و مشكلات از نويسنده رمان به فيلم و عوامل آن به ارث رسيده بود.ماريو پوزو، نويسنده كتاب هم مشكلات فراواني براي انتشار كتابش داشت و 8ناشر آن را بدون توجه به محتوايش رد كرده بودند چون نمي‌خواستند از يك نويسنده ميان‌رتبه با بدهي‌هاي فراوان و سابقه قماربازي كتابي چاپ كنند و آشنايي با يك دوست در نهايت مقدمات چاپ كتاب را فراهم كرد و براي 67 هفته پرفروش‌ترين كتاب فهرست نيويورك تايمز بود. پارامونت زماني اقدام به خريد حقوق اقتباس رمان كرده بود كه پوزو تنها 100‌ صفحه از كتاب را نوشته بود و در مجموع 12500 دلار به پوزو پرداخت و قرار شد اگر فيلمي براساس آن ساخته شد دستمزد پوزو به 50 هزار دلار افزايش پيدا كند.

حالا همه پدرخوانده را بزرگترين فيلم پارامونت مي‌دانند اما اگر هوشياري رابرت اوانز، مدير توليد استوديو نبود آنها قافيه را به برت لنكستر باخته بودند و تنها يك روز با وقوع اين فاجعه فاصله بود: برت لنكستر در نقش دون كورلئونه بازي كند.

كاپولا هم گزينه اول هيچ‌كس نبود و تنها زماني نوبت به او رسيد كه جمعي از كارگردانان از جمله ارتور پن، پيتر يتس، كاستا گاوراس، اوتو پره مينجر، ريچارد بروكس، اليا كازان، فرد زينمان، فرانكلين جي شافنر، ريچارد لستر و...‌ همگي به پارامونت نه گفتند.اوانز هم معتقد بود در گذشته فيلم‌هاي مافيايي به اين دليل موفق نشده‌اند كه توسط يهودي‌ها كارگرداني شده و بازيگران اصلي‌اش نيز يهودي بوده‌اند.او براي كارگرداني اين فيلم، كاپولاي آمريكايي- ايتاليايي را برگزيد اما او هم ابتدا به اوانز نه گفت و تصور مي‌كرد داستان پوزو اثري عامه‌پسند و احساساتي و بي‌كلاس است.

ولي ورشكستگي شركت فيلمسازي كاپولا به نام « امريكن زئو تروپ» او را ناچار به قبول اين پروژه كرد و زماني كه در سر صحنه حاضر شد در تغيير نگاهي عجيب داستان پوزو را روايت پادشاهي و 3پسرش خواند. پوزو شيوه كار كاپولا را دوست داشت و استوديو ابراز تمايل كرد تا لوكيشن اصلي فيلم براي كاهش هزينه‌ها به كانزاس سيتي منتقل شود اما كاپولا مخالفت كرد و درخواست 5 ميليون دلار بودجه كرد. برنامه كاري پيشنهادي كاپولا 80 روز فيلمبرداري بود اما استوديو تنها 53 روز به او فرصت داد.

سؤال بعدي و شايد مهم‌ترين سؤال انتخاب هنرپيشه نقش دون كورلئونه بود. پارامونت ابتدا آنتوني كويين را انتخاب كرده بود ولي در فهرست آنها نام‌هايي چون لاورنس اوليويه، جورج سي‌اسكات، ژان‌گابن، ويتوريو دسيكا و جان هيوستون ديده مي‌شد اما كاپولا مارلون براندو را مي‌خواست كه به‌دليل فاجعه‌هاي متعدد در گيشه سال‌ها بود كه به ليست سياه استوديوها منتقل شده بود.

اما با اظهارنظر استن‌جاف، مدير استوديو پارامونت مبني بر اينكه مارلون براندو هرگز در اين فيلم بازي نخواهد كرد به‌نظر مي‌رسيد حتي امكان چانه‌زني هم وجود نخواهد داشت.كاپولا كه برنامه‌هايش را براي اين فيلم از دست رفته مي‌ديد در ملاقاتي با مديران استوديو اصرار كرد براندو بهترين هنرپيشه حال حاضر دنياست و در اواخر جلسه در حالي‌كه روي اين اظهارنظرش تاكيد مي‌كرد ناگهان از حال رفت و مديران استوديو كه تصور كردند كاپولا دچار حمله قلبي شده ناگهان با درخواست او موافقت كردند.

ولي انتخاب باقي تيم بازيگران هم دردسرساز بود. پارامونت رابرت‌ردفورد يا رايان‌اونيل را براي نقش مايكل مي‌خواست ولي ردفورد و پس از او وارن‌بيتي نقش را رد كردند و براي آن ديويد كارادين و دين استاكول در نظر گرفته شدند و حتي رابرت دنيرو براي آن تست داد و فيلم‌هاي تست آنها همچنان موجود است ولي كاپولا با ديدن بازي پاچينو او را انتخاب كرد و فرد راس بازيگردان فيلم، او را به‌رغم جثه كوچكش انتخاب كرد هر چند كه دستمزدش براي كل فيلم 35 هزار دلار بود. جيمزكان هم كه براي خودش در آن زمان كسي بود براي نقش مايكل تست داد ولي در نهايت نقش ساني به او رسيد و جان‌كزل هم براي نقش فردو انتخاب شد. اما پيتر فالك و جان كازاوتس هر دو براي نقش تام هاگن كه به رابرت دوال رسيد از كاپولا درخواست نقش كردند و جواب منفي شنيدند.

فيلم درگيري‌هاي خانوادگي را هم براي كاپولا به‌دنبال داشت.كاپولا ابتدا با مادرش براي بازي خواهرش تاليا شاير در فيلم درگيري پيدا كرد اما مشخص بود در نهايت راي مادر پذيرفته مي‌شود و پدرخوانده به فيلمي خانوادگي با حضور خواهر، پدر و مادر كاپولا و دختر يك ماهه‌اش سوفيا بدل مي‌شود. دوران فيلمبرداري هم براي كاپولا زجرآور بود و او هميشه بايد با مشكلات پيش‌بيني نشده دست و پنجه‌نرم مي‌كرد و البته ذهن او پر از افكار منفي بود كه آرامشش را حين كار مي‌گرفت.

او به شكل تصادفي از چند تن از عوامل شنيده بود كه فيلم را يك تكه آشغال توصيف كرده بودند و او را ناديده مي‌گرفتند. در چنين شرايطي كاپولا تصور مي‌كرد هر روز ممكن است كارگرداني مثل كازان سر صحنه بيايد و از او محترمانه بخواهد كه لوكيشن را ترك كند ولي براندو تهديد كرد در صورت عدم‌حضور كاپولا از كار كناره‌گيري مي‌كند.

حتي پاچينو هم با وجود دستمزد اندكش جايگاه محكمي در فيلم نداشت و تنها پس از فيلمبرداري صحنه انتقام‌‌گيري خونين در رستوران بود كه مديران استوديو او را براي اين نقش پسنديدند.براندو هم خوب بود.همه خوب بودند و كاپولا اشاره مي‌كند: بدون استثنا تمامي ايده‌هاي عجيب من براي اين فيلم عالي از آب درآمد.ولي دردسرها تمامي نداشت.

در اواخر كار اوانز تصور مي‌كرد فيلمبرداري صحنه مرگ دون كورلئونه ضروري نيست ولي اين سكانس يكي از بهترين سكانس‌هاي فيلم حاضر محسوب مي‌شود. گوردون‌ويليس، كاپولا را غيرحرفه‌اي مي‌دانست و از اين تيم بازيگران متنفر بود حتي موسيقي به ياد ماندني نينا روتا هم توسط اوانز رد شد و تنها زماني جايگاهش در فيلم تثبيت شد كه در اكران آزمايشي مورد توجه تماشاگران قرار گرفت.

مشكل نهايي زمان فيلم بود. كاپولا به‌دليل قوانين عجيب استوديو زمان فيلم را به 135‌دقيقه كاهش داد ولي اوانز او را به دفترش فراخواند و گفت: تو يك حماسه را فيلمبرداري كردي و حالا داري تيزر تحويلم مي‌دهي؟ من از تو يك فيلم مي‌خواهم! فيلم با تدوين مجدد نزديك به 3ساعت شد و فيلم محبوب منتقدين در دهه‌1970شد.

ديلي‌تلگراف- 2 اكتبر

بازار موزيك عرضه كننده Show - Film - MP3

هیچ نظری موجود نیست: